English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3699 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
unique U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
uniquely U آنچه با هر چیز دیگر متفاوت است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
special U آنچه متفاوت یا غیر عادی است
differently U بطریق دیگر بطور متفاوت
gateways U نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
gateway U نرم افزاری که ارسال پیام های پستی توسط مسیر متفاوت یا شبکه دیگر میدهد
completes U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
complete U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed U آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
alternative U آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
alternatives U آنچه به جای چیز دیگر قابل اجراست
intermediate U آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> U به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى .
warp patterning U طراحی با تار [گاه با استفاده از تارهای رنگی و یا تارهای با ظرافت متفاوت از تار جهت بوجود آمدن جلوه های متفاوت در فرش استفاده می شود.]
Whatsoever U هرچه [هر آنچه] [آنچه ]
different U متفاوت
other than U متفاوت
away U متفاوت
odd and ends U متفاوت
unlike signs U علامتهای متفاوت
continuous tone U نقطههای متفاوت
differentiated products U کالاهای متفاوت
re-route U ارسال در یک متفاوت
re route U ارسال در یک متفاوت
re-routing U ارسال در یک متفاوت
re-routed U ارسال در یک متفاوت
re-routes U ارسال در یک متفاوت
differebtial settlements U نشستهای متفاوت
others U متفاوت دیگری
other U متفاوت دیگری
fasted U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast U آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
a whole new ball game <idiom> U یک ماجرای کاملا متفاوت
outsize U اندازه متفاوت با عادی
changed U متفاوت ساختن چیزی
another kettle of fish <idiom> U کاملا متفاوت از دیگری
change U متفاوت ساختن چیزی
changes U متفاوت ساختن چیزی
changing U متفاوت ساختن چیزی
far cry <idiom> U چیزی کاملا متفاوت
aliens U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
ranged U تغییر کردن یا متفاوت بودن
alien U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
as different as chalk and cheese <idiom> U مثل فیل و فنجان [متفاوت]
as different as chalk and cheese <idiom> U مثل آسمان و ریسمان [متفاوت]
exceptional U متفاوت ونه مثل همیشه
range U تغییر کردن یا متفاوت بودن
ranges U تغییر کردن یا متفاوت بودن
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
crossfertilize U پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
swim against the tide/current <idiom> U کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
to try something completely new <idiom> U چیزی [روشی ] کاملا متفاوت امتحان کردن
weighted bit U هر بیت با مقدار متفاوت بسته به محل آن در کلمه
discriminating tariff U شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
1 and 2 are poles apart. <idiom> U ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
These pants do not look any different than the others. U به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
dichogamous U دارای عناصر نروماده ایکه درمواقع متفاوت اماده باروری می شوند
dichogamic U دارای عناصر نر وماده ایکه در مواقع متفاوت اماده باروری می شوند
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
carrier U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. U اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
carriers U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
gateways U اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
gateway U اتصال میان دو شبکه نامتشابه کامپیوتری که دوشبکه ارتباطی متفاوت ومجزا را به هم وصل میکند
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
Pidgin English <idiom> U انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
baud rate U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
baud U وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
abrash U دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
multimodal transport U حمل و نقل توسط چند وسیله حمل متفاوت
scissored wool U پشم مقراضی [پشمی که با قیچی دستی چیده شده نه با ماشین برقی لذا الیاف یک ناحیه دارای طول های متفاوت می باشند.]
auxiliaries U آنچه کمک میکند
constants U آنچه تغییر نمیکند
auxiliary U آنچه کمک میکند
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
contiguous U آنچه اثر می گذارد
exclusive U آنچه شامل نمیشود
authentic U آنچه درست است
biased U آنچه اریب دارد
producing U آنچه تولید میکند
circulars U آنچه در یک دایره می چرخد
constant U آنچه تغییر نمیکند
used U آنچه جدید نیست
the above was a summary آنچه دربالا گفته شد
circular U آنچه در یک دایره می چرخد
lightweight U آنچه سنگین نیست
the long and the short of it <idiom> آنچه گفتنی است
incoming U آنچه از خارج می آید
knowledge U آنچه دانسته است
lightweights U آنچه سنگین نیست
unwanted U آنچه لازم نیست
protective U آنچه حافظت میکند
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
movable U آنچه قابل حرکت است
computable U آنچه قابل محاسبه است
recognizably U آنچه قابل تشخیص است
normal U معمولا یا آنچه به ترتیب رخ دهد
recognizable U آنچه قابل تشخیص است
quantifiable U آنچه قابل شمارش است
identity U آنچه کسی یا چیزی است
hidden U آنچه قابل دیدن نیست
identities U آنچه کسی یا چیزی است
approximating U آنچه تقریبا درست است
prior U آنچه قبلاگ رخ داده است
distant U آنچه در محلی قرار دارد
interchangeable U آنچه قابل تغییر است
convertible U آنچه قابل تبدیل است
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
electric U آنچه با الکتریسیته کار میکند
irretrievable U آنچه قابل بازگشت نیست
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
durable U آنچه به آسانی خراب نخواهد شد
malfunctioning U آنچه خوب کار نکند
comparable U آنچه قابل مقایسه نیست
efficient U آنچه که خوب کار میکند
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
third U آنچه بعد از دومین می آید
thirds U آنچه بعد از دومین می آید
characteristic U آنچه مخصوص یا ویژه است
characteristically U آنچه مخصوص یا ویژه است
malfunction U آنچه کامل کار نکند
ambiguous U آنچه دو معنای ممکن دارد
significant U آنچه معنای مخصوصی دارد
convertibles U آنچه قابل تبدیل است
significantly U آنچه معنای مخصوصی دارد
visible U آنچه قابل دیدن است
malfunctions U آنچه درست کار نکند
malfunctions U آنچه کامل کار نکند
malfunctioned U آنچه درست کار نکند
relevant U آنچه ارتباط مهمی دارد
finished U آنچه کامل شده است
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
malfunctioned U آنچه کامل کار نکند
malfunction U آنچه درست کار نکند
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
chargeable U آنچه قابل شارژ است
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
availability U آنچه به آسانی بدست آید
flexible U آنچه قابل تغییر است
Seldom seen soon forgotten . <proverb> U از دل برود هر آنچه از دیده برفت .
valuing U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
values U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
value U آنچه چیزی به اندازه آن می ارزد.
relative U آنچه با دیگری مقایسه شود
exchangeable U آنچه قابل تغییر است
multifunction U آنچه تابعهای متعددی دارد
What must be must be . <proverb> U آنچه باید بشود خواهد شد .
alterable U آنچه قابل تغییر است
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
extensible U آنچه قابل گسترش است
dependent U آنچه به دلیلی متغیر است
controllable U آنچه قابل کنترل است
maskable U آنچه نادیده گرفتنی است
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
unedited U آنچه ویرایش نشده است
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
transportable U آنچه قابل حمل است
round U آنچه در دایره حرکت میکند
requirements U آنچه مورد نیاز است
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
variable U آنچه قابل تغییر است
variables U آنچه قابل تغییر است
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
roundest U آنچه در دایره حرکت میکند
audible U آنچه قابل شنیدن است
removable U آنچه قابل جابجایی است
residual U آنچه در پشت سر باقی می ماند
Recent search history Forum search
1popsicle
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1معنی lead lag compensator
2transmembrane
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1Current passworda
2single gas
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com